رمز حسابدار موفق

راز موفقیت حسابداران موفق در چیست؟

شغل و فعالیت‌های مالی بسیار پرطرفدار هستند و خواهان موفقیت در این رشته هرسال فارغ‌التحصیلان زیادی از رشته‌های حسابداری، اقتصاد، مدیریت مالی و بازرگانی و… فارغ‌التحصیل می‌شوند.

تعداد بسیار زیادی از همان ابتدا مسیر زندگی خود را برای موفقیت تغییر داده و فعالیت شغلی خود را در این رشته‌ها ادامه نمی‌دهند.

افرادی که در این رشته‌ها ادامه می‌دهند به دو دسته تقسیم می‌شوند:

1. افرادی که خواهان گرفتن یک درآمد ثابت و بی‌دردسر هستند و در یک سطح ثابت باقی می‌مانند.
2. افرادی که خواهان رشد و تغییر در زندگی خود هستند.

رشته‌های مالی با توجه به گستردگی و پیچیدگی که دارند توانایی پاسخگویی به هر نوع نیاز شغلی را دارند.برای مثال یک حسابدار می‌تواند کارهای ذیل را انجام دهد:

1. کمک حسابدار باشد
2. کارشناس حسابداری شود
3. رئیس حسابداری شود
4. سرپرست حسابداری
5. سرپرست ارشد حسابداری
6. مدیر مالی
7. معاون مالی اداری یک سازمان
8. عضو هیات مدیره و یا مؤسس یک شرکت
9. کارشناس مالیاتی
10. مشاور مالی و برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی
11. مشاور مالیاتی
12. مدرس
13. مؤلف و نویسنده
14. حسابرسی که یک دنیای جداگانه دارد و بسیار گسترده است و…..

پس اگر کسی وارد این رشته شده و نتواند جایگاه و علاقه خود را در میان این‌همه گستردگی پیدا کند، خود او مقصر است و تمامی مسئولیت‌ها متوجه خود اوست.

اگر علاقه مند به حسابداری هستید و از اصول آن اطلاعات کافی ندارید،خواندن مقاله اصول حسابداری را به شما توصیه می کنم.

رمز موفقیت یک حسابدار موفق چیست؟

1. پشتکار و پیگیری:

باید در بیست مصاحبه شرکت کنید، تا یک شغل مناسب به دست آورید. باید با چهل نفر مصاحبه کنید، باید با پنجاه نفر صحبت کنید، تا محصول و خدماتتان را بفروشید. باید با صد نفر آشنا شوید، تا یک رفیق شفیق و وفادار پیدا کنید. نباید ناامید شوید و به‌راحتی شکست را بپذیرید

تمام افراد موفق و مؤسسان شرکت‌های بزرگ بیشتر از دیگران شکست‌خورده‌اند، ولی همواره تلاش خود را بیشتر کرده‌اند و هرگز دست از تلاش نکشیده‌اند.از اصلی ترین و مهم ترین عامل موفقیت،همین پشتکار و پیگیری است.

دقت کرده‌اید که هر وقت به‌طور منظم ورزش می‌کنید، میل به غذاهای سالم و کم‌کالری‌تر دارید؟ آیا متوجه این تغییر شده‌اید که وقتی غذاهای سالم و رژیمی می‌خورید، انرژی بیشتری داشته و دوست دارید ورزش کنید؟ همه‌چیزها در زندگی به هم مربوط هستند. روش تفکر شما، روی روحیه شما مؤثر است. روحیه شما، بر نوع راه رفتنتان مؤثر است. راه رفتن شما، روی نحوه گفتارتان اثر می‌گذارد و روش حرف زدنتان، روی طرز فکرتان مؤثر واقع می‌شود.

تلاش برای پیشرفت در یک بعد زندگی، بر سایر ابعاد زندگی اثر می‌گذارد. وقتی در خانه خوشحال هستید، در محل کار نیز احساس شادی بیشتری خواهید داشت. وقتی با همکاران خود رابطه گرمی دارید، در خانه نیز، با همسر و فرزندانتان بهتر برخورد خواهید کرد. برای پیشرفت در زندگی می‌توانید در هر نقطه‌ای که هستید، شروع کنید.

بسیار هیجان‌انگیز است، وقتی به ده سال گذشته زندگی خود نگاه می‌کنم، شوق آینده، خواب از چشمانم می‌گیرد. می‌توانید همین ‌الآن در هر شرایطی که هستید برنامه‌ای برای نوشتن اهداف، پیشرفت در شغل، یادگیری مهارت جدید و … داشته باشید. همین تغییر کوچک، باعث بروز نتایج بزرگ خواهد شد، زیرا همه امور به هم مربوط هستند.

عکس این قضیه نیز صادق است، یعنی اگر یک بخش از زندگی‌تان خراب شد،سایر ابعاد هم به‌زودی خراب می‌شوند. هر کاری که انجام می‌دهید، به‌نوبه خود اهمیت دارد، زیرا به امور دیگر مربوط است.

اثر پروانه‌ای:

ادوارد لورنز، ریاضیدان و هواشناس آمریکایی،که از پیشگامان نظریه آشوب هستند می‌گوید که:

بال زدن یک پروانه در نقطه‌ای از جهان، می‌تواند طوفانی را در نقطه‌ی دیگری بیافریند!

اثر پروانه‌ای بیان می‌کند که: وابستگی پاسخ رفتار یک سیستم به تغییرات جزئی در شرایط اولیه بسیار حائز اهمیت است.

اثر پروانه‌ای هم به بروز رویدادهای بزرگ بر اثر تغییرات کوچک تأکید دارد، و همچنین احتمال بروز سرنوشت‌های متفاوت برای  یک سیستم بر اثر تغییر جزئی شرایط اولیه اشاره می‌کند.

2. مهارت بالا در حسابداری:

حروف الفبا را از همان ابتدا چگونه آموختیم؟فقط تکرار

آ.آ.آ.آ.آ……….ب.ب.ب.ب…………پ.پ.پ.پ…………

دیل کارنگی: تکرار، مادر مهارت‌هاست.

تکرار، قوی‌ترین روش برای تثبیت یک موضوع است، ولی همیشه و در هر زمینه‌ای این‌گونه نیست. برای مثال رانندگی اکثراً برای آقایان راحت‌تر است چرا؟ این‌ها از سال‌ها قبل که کنار پدر، مادر و راننده‌ها نشسته‌اند، فقط به نحوه رانندگی نگاه کرده‌اند و خود را راننده تصور کرده‌اند و با همین شیوه نگاه کردن، رانندگی را یاد می‌گیرند. اغلب، بسیاری از افراد به‌سرعت در رانندگی مهارت می‌یابند. به عبارت دقیق‌تر منظور این است که، با روش نگاه کردن و الگوبرداری از دیگران، می‌توانیم آموزش ببینیم.

به این فرایند در ان ال پی، الگوبرداری می‌گویند. این روشی است که با استفاده از آن می‌توانید بر سرعت یادگیری خود بیفزایید. صرفاً با تماشا کردن کسی که می‌تواند کاری را به طرز عالی انجام دهد، می‌توانیم انجام آن کار را بیاموزیم.

3. صبور و بردبار بودن:

موفقیت، رشد و مهارت بالا یک‌روزه به دست نمی‌آید.سال‌ها تجربه و تلاش و کسب دانش لازم است تا به آدمی موفق در یک‌رشته خاص تبدیل شویم.این مدت‌زمان به دست شخص شما تعیین می‌شود برای مثال برای آزمون حسابداران رسمی سه سال سابقه حسابرسی لازم است و بعضی افراد در همان آمون اول هر چهار موضوع آزمون یعنی، حسابداری، حسابرسی، قوانین مالیاتی و سایر قوانین را قبول می‌شوند و بعد از طی کردن سه سال دیگر در حسابرسی می‌توانند به حسابدار رسمی تبدیل شوند.بعضی افراد هم فقط 10 سال طول می‌کشد تا خود را برای آزمون آماده سازند.

4. طالب یادگیری و رشد هستند:

با توجه به گستردگی و درگیری علم حسابداری با قوانین و تنوع صنایع مختلف، نیاز است که مطالعه روزانه داشته باشید و خود را از تغییرات آگاه سازید و همچنین در صنایع مختلف ورود پیدا کنید تا بتوانید به مباحث مختلف و پیچیده حسابداری آشنا شوید.

یک حسابدار حرفه‌ای بر روی خود سرمایه‌گذاری می‌نماید و سعی می‌کند در کلاس‌های اساتید بنام رشته شرکت کنند تا با تفکر و نحوه تحلیل آن اساتید آشنا شود و من حتماً به شما توصیه می‌کنم که در کلاس‌های آموزشی سرمایه‌گذاری نمایید.

5. ارتباطات قوی:

یک حسابدار موفق همیشه سعی می‌کند که دایره ارتباطی خود با مابقی حسابداران و مدیران صنایع گسترده‌تر ساز، هیچ‌وقت برای خراب کردن یک رابطه کاری پیش‌قدم شوند زیرا که می‌دانند جامعه حسابداری بسیار کوچکتر از آن است که این ارتباطات حتی ناموفق را خراب سازند.

6. فن بیان قوی:

هرکدام از ما فارغ از اینکه چه جایگاهی داریم، به ارتباط با دیگران نیاز داریم و یکی از ابزارهای ارتباطی ما بیان است.توانایی انتخاب کلمات و نحوه بیان مناسب و لحن مناسب و تن صدای مناسب و ترکیب آن‌ها با یکدیگر نیازمند یک مهارت است که به آن مهارت فن بیان می‌گویند.فن بیان نیز به آموزش و مطالعه نیاز دارد و خبر خوش این است که فن بیان قوی یک مهارت است که با تمرین و کسب دانش کسب می‌شود.

فن بیان کوچه‌بازاری صحبت کردن و یا پرحرفی کردن نیست بلکه مناسب و صحیح صحبت کردن است.

7. طرز فکر پویا و مثبت:

افراد با طرز فکر مثبت و مناسب به مشکلات تمرکز ندارند بلکه تمرکز آن‌ها بر منابع و توانایی‌هایشان است.آن‌ها اگر کاری را بخواهند انجام دهند راهش را پیدا می‌کنند و دنبال بهانه نیستند و  مشکلات را برای خود لیست نمی‌کنند.آن‌ها معتقدند که تمام‌کارهایی را که دیگران انجام داده‌اند در توان آن‌ها نیز هست.فقط باید مهارت‌ها و عادت‌های آن شخص را کسب کنند و یاد بگیرند و اجرا کنند.

8. مدیریت ذهن:

مدیریت ذهن به زبان ساده یعنی اگر شما برای کار و یا هدفی برنامه‌ریزی کرده‌اید، ذهنتان تنها بر انجام آن کار و ارائه راه‌حل‌های مناسب برای رفع چالش‌های کار تمرکز دارد و تنها زمانی ذهنتان از فکر کردن به آن بازمی‌ایستد که شما بخواهید.

یک نمونه بسیار بارز از کسی که مدیرت ذهنی ندارند: کسانی که هر نوع فکری به ذهنشان خطور کند و ساعت‌ها درباره آن‌ها فکر کنند درحالی‌که این افکار اصلاً وجود خارجی ندارند.در حاضر شبکه‌های اجتماعی نیز تبدیل به یک ابزار برای تقویت مدیریت نکردن ذهن شده‌اند و شخص را ساعت‌ها در سمت جست‌وجو خود و در پیج‌های مختلف درگیر می‌کنند.

9. توانایی حل مسئله:

یکی از رمزهای موفقیت،توانایی حل مسئله است.حل مسئله یعنی توانایی در پیدا کردن موانع و مشکلات، بررسی آن‌ها، کمک گرفتن از توانایی‌های و منابع موجود برای رفع و حل این مشکلات.حسابداران معمولاً به‌صورت روزانه با چالش‌های تکراری و گاها جدید روبری می‌شوند و برای رفع آن چالش‌ها نیاز به مهارت حل مسئله دارند.برای مثال تنش با یک همکار، تنش با مدیران، مانعی و کسری مدارک برای ثبت یک رویداد مالی و…. .

10. برنامه‌ریزی و مدیریت زمان:

قانون پارکینسون:انجام هر کاری همان‌قدر که برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اید و زمان اختصاص داده‌اید طول خواهد کشید.

هر شخصی برای انجام امور شخصی و کاری خود نیاز دارد که برنامه‌ریزی و زمان‌بندی داشته باشد و اگر زمان خود را به صحبت‌های بیهوده و یا غر زدن و…. تلف کند نه‌تنها انرژی خود را از دست می‌دهد بلکه توانایی انجام کارها در سر وقت را از دست می‌دهد و همچنین این بی‌نظمی در سایر بخش‌های زندگی او نیز اثر می‌گذارد. برای مثال دیرتر و خسته‌تر به خانه می‌رسد، دیرتر شام می‌خورد، دیرتر می‌خوابد، درنتیجه خواب کمتر مساوی است با کارایی کمتر در فردا و به همین شکل ماجرا پیش می‌رود.

موارد بسیار زیادی است که بر موفقیت شما به‌عنوان یک حسابدار اثرگذار است ولی با توجه تجربیاتی که در این چند ساله داشته‌ام مهم‌ترین مشکلات حسابداران شامل موارد فوق بودند و در مقالات دیگر چگونگی تقویت این مهارت‌ها را برای شما بیان خواهم کرد.